معماری در لغت به معنای علم بنایی وابعاد سازی آمده است و معمار به معنای بسیار عمارت کننده آنکه عمارت کندوموجب رونق و تعالی گردد وعمارت نیز به معنی آبادی است. لغات هم ریشهمعماری و عمارت نیز همه معنایی از آبادانی و زندگی و حیات را درخود دارند.معمر به معنای طویل العمر، معمر به معنای منزل فراخ با آب و گیاه ومردماست. معمور یعنی آبادان آباد مسکون و دارای جمعیت از مردمان ( لغت نامهدهخدا).
در قرآن نیز در مواردی به ساختن و معماریو یا عمارت که ریشه معماری دارد، اشاره شده است. هنگامی که خدا میفرماید“عمروالارض” یعنی زمین را آباد کنید و زمین بنایی والا می باشد. تعمیر هماز همین ماده است و همچنین عمر نیز به معنای تعمیر بدان بواسطه روح استواگر زیارت خانه خدا هم عمره می گویند باز به همین خاطر است که زیارت مردممایه آبادانی بیت الله الحرام است. در تفسیرالمیزان مجموعه این معانی (لغوی وقرانی) نشان می دهد که مفهوم “معماری” عمیقتر از ساختن به تنهایی وابعادش وسیعتر از به وجود آوردن کالبد یک ساختمان میباشد که مفاهیمیمانند زندهسازی و احیاء و تداوم وحیات وآبادانی را درخود نهفته دارد یابه عبارت دیگر معماری همواره به معنای ایجاد فضایی با روح و حیات تصور میگردد. در این جا در مقام تعریف معماری باید به چند نکته زیر توجه کنیم :
اول اینکه در معماری همیشه معرفت و عملبه هم پیوسته است وسیر ازمعرفت به عمل واجرا معماری را پدید می آورد. دیگراینکه اثرمعماری همواره در پیوند با محیط مطر ح است و بدون ارتباط با محیطو بافت اطرافش شکل نمیگیرد وتعریف نمی شود.